English

کاهش قیمت کتاب با تحول صنعت چاپ

آرشیو خبر بازدید: 2136 کد مطلب: 858  

کاهش قیمت کتاب با تحول صنعت چاپ

صبا عرب زاده
این روزها اگر گذرمان به کتابفروشی بخورد و پس از دیدن عناوین کتا بها، بخواهیم کتابی بخریم، نخستین چیزی که به آن دقت می کنیم قیمت کتاب است. با گشتی در چند کتابفروشی به راحتی میتوان متوجه شد که قیمت کتاب نسبت به سه چهار سال قبل، حداقل دو برابر شده است. بهترین شاهدان این موضوع، کتابفروشان و مخاطبانند اما معیار قیمت گذاری کتاب بر چه اساس است؟ چرا برخی کتاب ها ارزان و برخی دیگر گران به نظر می رسند؟
۱۳۹۳ يکشنبه ۷ دي ساعت 23:41

 در کتابفروشی خوارزمی، فروشنده میانسالی که معلوم است سا لها در این حرفه بوده، معتقد است هزینه های چاپ یک کتاب قیمت آن را مشخص می کنند و در این میان بیش از همه میزان شمارگان آن کتاب معیاری برای قیمت آن محسوب می شود مثلاً کتابی که شمارگان سه هزارنسخ های دارد، پنج هزارتومان قیمت می خورد اما همان کتاب اگر 500 نسخه منتشر شده باشد، هزینه اش 10 هزار تومان میشودیعنی هرچه شمارگان کتاب بالاتر باشد، قیمت آن کمتر خواهد بود. »

فروشنده دیگری در کتابفروشی نشر جاویدان،عقیده دارد که قیمت گذاری به نوع آن کتاب بستگی دارد؛ اینکه کتاب در چه زمین های باشد مثلا کتاب هایی مثل رمان، قیمتی معمولی دارند، ولی وقتی کتاب تخصصی تر شود بر مبنای همان زمینه خاص، قیمتها هم تفاوت خواهند کرد.او قیمت کاغذ را عامل دیگری در این زمینه برمی شمارد و می گوید: «اکثرًا کتا بهای رمان را با کاغذهای لوکس و فانتزی منتشر نمی کنند به همین دلیل قیمت رمان ها اغلب مشابه اند ولی کتاب های تخصصی تر یا کتا بهای فانتزی که با کاغذهای گران تری چاپ می شوند به تبع قیمت بالاتری دارند. »اما مخاطبان درباره قیمت گذاری کتاب چه نظری دارند؟ این پرسش را از مخاطبی در کتابفروشی خوارزمی می پرسیم. او بر مبنای تجربه شخصی اش می گوید: «کتاب هایی که گران ترند به ندرت غلط املایی و ویرایشی دارند. نشرهای معتبر معمولاً توجه بیشتری به ویراستاری کتاب دارند. برای مثال، برای پایان نامه ام مجبور شدم به کتابی از نشری بی نام و نشان مراجعه کنم ولی پر از غلط بود به طوری که مجبور شدم کتاب را به زبان انگلیسی بخوانم. »

آیا در کشورهای دیگر وضع به همین منوال است؟

در این کشورها چه چیزی قیمت کتاب را تعیین می کند؟ به گمان کتابفروش فروشگاه خوارزمی درکشورهای اروپایی و غربی، شمارگان کتاب صدهزار نسخه است و این به معنای داشتن خواننده است: «اگر آنجا از یک عنوان کتاب، صد هزار نسخه چاپ شود، پنج هزار نسخه هم به فروش برسد،همه هزینه ها که جبران می شود هیچ، فروش بقیه سود است. به همین دلیل ناشر سال دوم 30 درصد هم تخفیف م یدهد که کتابش سریع تر فروش برود.در آنجا برای مثال کتاب با هزینه یک دلار منتشر می شود، ولی ناشر آمریکایی قیمتش را 10 دلار تعیین می کند یعنی ده برابر. »او اعتقاد دارد در ایران از آنجا که کتاب تقاضا ندارد، شمارگان کتاب کم است: «واقعیت این است که در ایران خواننده نداریم. برای جمعیت 80 میلیونی، شمارگان وهزارنسخه ای، عالی تلقی میشود ولی شمارگان حداکثری برای مثال 1100نسخه است. این اوضاع را مقایسه کنید با کشوری مثل هندوستان با آن همه فقر که شمارگان کتاب صد هزار نسخه است. در آنجا کتابخوان زیاد دارند و به کتاب اهمیت می دهند. در ایران آن قشری که باید بیاید و با کتاب ارتباط برقرار کند نیست. الان بسیاری از مردم با گوشی موبایل و تبلتشان سرگرمند ودغدغه ای برای خواندن و مطالعه ندارند. »

از او می پرسم آیا مردم انگیزه ای حتی برای خواندن رمان هم ندارند؟ او با اشاره به مشتریان ثابت کتابفروشی خوارزمی می گوید: «در یک ماه، مشتریان رما نخوان و تاریخی خوان ما مشخص اند یعنی در طول ماه هزینه دارند اما اینها مشتریان خاص اند وتعدادشان اندک است. در سبد خرید اکثر ایرانیان همه چیز وجود دارد به جز کتاب! ولی موارد خاص هم داریم. کافی است درباره یک کتاب سر و صدا به پا شود، پس از آن همه به دنبال پیدا کردن آن کتاب می روند. »

با این وجود، آیا دولت م یتواند در قیمت گذاری کتاب ها نقش ایفا کند؟ فروشنده کتابفروشی خوارزمی معتقد است اگر دولت در این زمینه دخالت نکند خیلی بهتر است. او می گوید: «دولت یک مدت کاغذ یاران های به ناشران می داد، اما برخی ازاین قضیه سوءاستفاده می کردند و کاغذهای دولتی را در بازار آزاد می فروختند. » به گمان او اگر دولت هم می خواهد یارانه بدهد بهتر است برای مثال خرید کتاب را افزایش دهد آن هم نه به صورت اسمی بلکه حتماً این برنامه را اجرا کند. این شیوه برای نشر کتاب و فرهنگ جامعه مفید است، ولی اینکه بیایند و به ناشر کاغذ بدهند، نتیجه این خواهد بود که آنها کاغذ را م یگیرند و می فروشند تا هزینه هایشان را جبران کنند. » به گفته او، در هر کسبی وقتی ثبات نباشد و هزینه ها بالا و پایین برود، مشکل پیش می آید و می افزاید: «امروز زینک یک قیمت دارد و فردا یک قیمت دیگر. کاغذ یک قیمت دارد و فردا یک قیمت دیگر و این مشکل اصلی است که دولت باید درصدد رفع آن باشد. این باعث می شود ناشر قیمت کتاب را امروز یک رقم بزند و فردا رقمی دیگر. قدیم اینطوربود که اگر کتاب را پنج هزار تومان قیمت می زدیم، چاپ بعدی را ارزان تر تعیین می کردیم چون هزینه ی فیلم، زینک، حروفچینی و ویراستاری را نداشتیم وفقط هزینه چاپ و صحافی را می دادیم، در نتیجه

قیمت ها ثبات داشتند و هرچه بود مشخص می شد. متأسفانه اکنون این هزینه ها ثبات ندارند و همه چیز در حال نوسان است. قیمت کتاب هم به همین میزان بر اساس هزینه ها بالا می رود، پس مهمترین موضوع، ثبات اقتصادی است. »

کتابفروش نشر جاویدان هم که عقیده دارد قیمت کتاب در کشورهای اروپایی تفاوت فراوانی با اینجا دارد، می گوید: «در ایران کتاب یکی از ارزا نترین کالاهاست. کتاب صددلاری را ترجمه می کنند و با قیمت 22 هزار تومان نهایتاً 25 هزار تومان به فروش می رسانند اما همین کتاب هم امیدی به فروش ندارد و دلیل اصلی آن فرهنگ ضعیف کتابخوانی است. »به گمان او قیمت کتاب در حال حاضر بالا نیست « : قیمتها را نسبت به سال 1380 بسنجید! همه چیز به شدت و صددرصد گران شده ولی کتاب نسبت به کالاهای دیگر صددرصد گران نشده است. کتاب واقعاً جزو کالاهای ارزان محسوب می شود، اما خواندنش حوصله می خواهد که در جامعه ما متأسفانه هنوز آنگونه که باید جا نیفتاده است. »

با این وجود، فروشنده نشر جاویدان نقش دولت رادر این زمینه مؤثر می داند و بیان می کند: «تا چند سال پیش دولت بابت کاغذ یارانه می داد و قیمت ها خیلی پایینتر بودند ولی ناشران الان مجبورند کاغذ آزاد تهیه کنند و این موضوع تأثیر زیادی بر افزایش قیمت ها گذاشته است پس با توجه به قیمت کالاهای دیگر، قیمت کتاب خیلی پایین است. اینکه دولت دخالت کند و قیمت پایین تربیاید می تواند در فرهنگ کتابخوانی تأثیرگذار باشد، به گونه ای که کتاب وارد سبد خرید مردم شود. در حال حاضر کتاب به هیچ وجه در سبد خرید مردم قرار ندارد. در اوضاع دشوار اقتصادی، شما کالایی را در اولویت دوم و سوم قرار می دهید ولی خانواده ها اصلاً به این فکر نمی کنند که کتاب را هم در اولویت  خرید خود قرار دهند. در واقع، مردم آنقدر گرفتاری دارند که به فکر مطالعه نمی افتند. گروهی شاید کتاب های رمان را می خوانند و دانشجویان هم باید کتا بهای تخصصی شان را تهیه کنند و بخوانند. قشر کتابخوان ما را اینها تشکیل م یدهند که جزو فرهنگ و آمار کتابخوانی محسوب نمی شوند. »

یکی دیگر از مخاطبان در فروشگاه کتاب نشرخوارزمی با اشاره به قیمت کتاب در کشورهای دیگر، اشاره می کند: «دوستی داشتم که از اسپانیا آمده بود. کتا بهای ما را دید و از من پرسید چرا کتا بهای شما اینقدر نفیس اند؟ او می گفت اگرکتا بهای آن طرف را نگاه کنید و کتا بهایی که اتفاقاً ناشران معتبری منتشر می کنند، بسیار سبکند با ور ق های بسیار نازک که به گفته او این موضوع بیشتر به صنعت چاپ مربوط است و موادی که در آن به کار برده می شود. » او می گوید: «لزومی ندارد کاغذ کتاب آنقدر مرغوب باشد. در غرب، دو سری کتاب وجود دارد؛ کتا بهای مرجع و گرا نقیمت ازیکسو و کتا بهای مورداستفاده همگان از دیگر سو که کتا بهای عمومی و رمانند و کاغذشان مواد اولیه خوبی ندارند چون می دانند دست دانشجوست و یک بار بیشتر خوانده نمی شود. برای مثال کتاب سنجش خرد ناب را یکی از دوستان از آلمان و از یک

انتشاراتی معتبر آورده بود که روی کاغذی نازک و نامرغوب چاپ شده بود. کتاب سبک بود ولی پنج یورو بیشتر قیمت نداشت. » به گمان او در ایران برای کاهش قیمت کتاب، صنعت چاپ باید متحول شود: «یعنی صنعت چاپ را به فناوری روز مجهز و به جای چاپخانه های قدیمی از دستگاه های مدرن در صنعت چاپ و نشر استفاده کرد. » او در ادامه یکی از دلایل عمده کاهش شمارگان کتاب و کتابخوانی را درایران اوضاع نابسامان اقتصادی می داند: «به شخصه عمده خریدم کتاب است، ولی وقتی قیمت ها بالارفت واقعاً به من فشار آمد و از میزان خریدم کاسته شد. متأسفانه فکر نمی کنم کاری هم از دست دولت

برآید. این سیستم و ساز و کار خود ناشران است که می تواند در زمینه ثبات قیمت ها تاثیرگذارتر باشد .البته این را هم بگویم که اگر کسی واقعاً به دنبال خواندن کتابی باشد بالاخره آن را می خرد یا تهیه می کند، حالا ممکن است آن را از دوستانش یا ازکتابخانه امانت بگیرد. »


اخبار مرتبط با این خبر
ردیفتیترتاریخ
1 کاهش قیمت کتاب با تحول صنعت چاپ ۱۳۹۳ دوشنبه ۸ دي


نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :