حمیدرضا شاهآبادی گفت: استانداردسازی از طرف نهاد غیردولتی اعمال میشود و و وزارت ارشاد فقط میتواند نقش حمایتی داشته باشد. این استانداردسازی برای حمایت خریدار وضع میشود نه تولیدکننده.
دومین نشست هماندیشی بررسی ضرورت تدوین مبانی استانداردسازی کتاب کودک با حضور حمیدرضا شاهآبادی، مهدی حجوانی، سیدعلی کاشفی خوانساری، سیدسعید میرمحمدصادق، هادی خورشاهیان و نمایندگانی از نهاد کتابخانههای عمومی، سازمان اسناد و کتابخانهها، کانون پرورش فکر کودکان و نوجوانان و شورای کتاب کودک در موسسه خانه کتاب برگزار شد.
حمیدرضا شاهآبادی مدیر انتشارات مدرسه در این نشست به ارائه توضیحاتی درباره جلسه قبل پرداخت و گفت: ما در مسیری حرکت میکنیم که قبلا اتفاقات خاصی در آن رخ نداده است و ما باید ابتدا راه را بسازیم و بحث را از موارد گستردهتر شروع کنیم تا به نکات جزئی برسیم. بطور مثال شاید لازم باشد کمیتههایی را تشکیل دهیم تا به صورت تخصصی به تبیین مباحث بپردازند.
وی افزود: مردم نیاز دارند با راهنمایی نخبگان و با استفاده از روشهایی، بتوانند کتابهای مناسب را برای بچهها انتخاب کنند. البته درحال حاضر نهادهایی این کار را انجام میدهند و فهرستهایی را منتشر میکنند اما اینکه بتوانیم موازین استانداردسازی را تعریف کنیم و به واسطه آن نشانی روی کتابها درج شود و اینکه این کار چقدر ضرورت دارد موضوعی است که باید روی آن صحبت شود که لازم است اجرایی شود یا اینکه به تقویت و ترویج فهرستهای موجود بپردازیم. همچنین باید درباره شرایط اجرای این موضوع صحبت شود و مشخص شود که اگر قرار است نشانی اعطا شود قبل از چاپ باشد یا بعد از چاپ و اینکه این نشان اجباری باشد یا اختیاری.
این مدیر نشر ادامه داد: این استانداردسازی قرار است از سوی نهاد غیردولتی اعمال شود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فقط میتواند نقش حمایتی در جهت شکلگیری آن داشته باشد و مکانی در اختیار آن قرار دهد. همچنین این استانداردسازی در جهت حمایت خریدار وضع میشود نه حمایت از تولیدکننده.
در بخش دیگر این برنامه، مهدی حجوانی به عنوان نماینده انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، گفت: نمیتوان ادبیات کودک را استانداردسازی کرد چون به دیدگاهی که ادبیات کودک را قابل محدودکردن میداند، نزدیک میشود. به نظر من این بحث نه تنها اولویت ندارد بلکه نادرست است. شکل درست آن فقط شکل توصیهای و تشویقی است. اگر به این موضوع که فهرستها قابل دسترسی نیستند استناد کنیم باید توجه داشته باشیم که اگر نشان استاندارد هم دولتی باشد مورد اعتماد عمومی نخواهد بود و از سویی تضمینی هم وجود ندارد که این نشان هم به دست همه مخاطبان برسد.
این نویسنده با بیان اینکه بهتر است فرهنگ مردم بالا برود، افزود: اگر پدر ومادرها کتاب کودک بخرند و برای فرزندانشان بخوانند کمکم شناخت پیدا میکنند. اصل استاندارد این است که استاندارد مردم بالا برود نه با اعتماد صرف به نشانهها بلکه با کتابخواندن بیشتر. جامعه با نخریدن یک کتاب، یا خریدن یک کتاب، خود به خود استانداردسازی میکنند و این مساله باید تقویت شود.
در بخش بعدی این نشست، علی بوذری نماینده انجمن تصویرگران نسبت به ضرورت نشان استاندارد برای کتابهای کودک اظهار تردید کرد و گفت: باید ببینیم چه معیارهایی مدنظر است و به این نکته توجه داشته باشیم که نمیتوانیم به یک استاندارد قاطع برسیم. مساله بعدی این است که چقدر امکانپذیر است و ناشر چقدر علاقهمند است که کتابش وارد این بررسی شود. و از سویی این نشان چقدر میتواند برای مخاطب معتبر باشد. من انجام این کار را نه ضروری میدانم و نه امکانپذیر.
سیدعلی کاشفی خوانساری هم که از سوی فصلنامه نقد کتاب کودک در این نشست حضور داشت، با اشاره به مباحثی که در جلسه قبلی مطرح شد، گفت: حالا که دهها نهاد در حوزه کودک و نوجوان، فهرست کتابهای خوب ارائه میدهند، باید ببینیم چرا این نشانها بروز و تاثیر اجتماعی ندارند. براین اساس ممکن است به سازوکارهایی برسیم که این فهرستها ترویج پیدا کنند و بتوانیم نتایج آنها را بهتر اطلاعرسانی کنیم. راه دوم این است که کتابها برای نشان استاندارد پیش از چاپ بررسی شوند و نشان روی جلد آنها ثبت شود و این کار روی زمان بررسی کتابها هم تاثیرگزار نخواهد بود. همچنین ببینیم این نشان باید چگونه باشد، آیا باید به شکل رتبهدادن و ستاره دادن باشد و در این صورت نهادی که ستاره میدهد باید معتبر باشد تا مردم به آن اعتماد کنند. به نظر من این کار بیفایده و غیرضروری نیست بلکه گامی است در جهت ترویج کتابهای خوب و حمایت از مخاطب.
فرناز محمدی از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نیز در این نشست گفت: ما هم در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به ضرورت چنین نشانی رسیده بودیم چون مخاطبان ما میخواهند بدانند که کدام کتاب استاندارد است. از سویی فهرستهایی که از سوی نهادهای مربوطه مانند شورای کتاب کودک منتشر میشود کمتر در دسترس مخاطبان قرار میگیرد. از سویی اگر این اتفاق قبل از فیپا رخ دهد شاید برای ناشران سخت باشد و اگر هولوگرام استاندارد بدهیم این فرآیند سریعتر میشود.
دیگر سخنران این مراسم حمیدرضا سیدناصری، مدیر موسسه نشر و تحقیقات ذکر بود که به عنوان نماینده انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک گفت: به نظر من به عنوان یک ناشر، هراتفاقی که روی جلد کتاب رخ دهد و به ارزش و اعتبار کتاب بیافزاید، خوب است. مانند نشان جشنواره رشد یا نشان لاکپشت پرنده که کتابها را به استاندارد نزدیکتر میکند.
وی افزود: اگر استاندارد را برای محتوا و فیزیک کتاب درنظر بگیریم، کتابی که فیپا میگیرد یعنی استاندارد اجباری و حداقل را گرفته است. البته یکسری استانداردها هم اختیاری است که خود ناشر برای فاخر شدن کارش به آنها توجه میکند. براین اساس ما ناشران از این نشان استقبال میکنیم چون سبب میشود مخاطبان با اعتماد و آرامش بیشتری کتاب را انتخاب کنند.
مرتضی عارف نماینده نهاد کتابخانههای عمومی کشور در این نشست نیز، به معیارهای انتخاب کتاب در نهاد کتابخانهها اشاره کرد و گفت: در این نهاد باید برای مخاطبان مختلف کتاب انتخاب کنیم براین اساس معیارهای مختلفی را درنظر می گیریم. درباره استانداردسازی برای کتاب کودک هم، واژه استاندارد، حداقلهایی را مشخص میکند که باید در کتاب وجود داشته باشد و باید دقت کنیم همه کتابهایی که در این حوزه منتشر میشود مورد بررسی قرار گیرد چون اگر کتابی از قلم بیافتد عملا به این معنا است که فاقد استاندارد است. همچنین قبل از اینکه درباره ضرورت استانداردسازی صحبت کنیم باید ببینیم که چه اهدافی را دنبال میکند و براساس آن، ضرورتش تعیین شود.
فاطمه مرتضاییفر نماینده شورای کتاب کودک، هم به عنوان سخنران بعدی این برنامه، با قاطعیت مساله عدم موافقت شورای کتاب کودک با استانداردسازی کتاب کودک را مطرح کرد و گفت: این کار پیشینهای در سایر کشورها ندارد همچنین در ادبیات بزرگسال نیز اجرا نمیشود چون ما اعتقاد داریم مخاطبان بزرگسال همه با درک و فهم هستند و کتاب خوب و بد را از هم تشخیص میدهند بنابراین لزومی ندارد در حوزه کودک و نوجوان هم اجرا شود. از سویی چه تضمینی وجود دارد که معیارهایی که برای استانداردسازی تبیین میشود در پشت پرده دچار تغییرات و اعمال نظرهای سلیقهای نشود. همچنین دلیلی ندارد معیارهایی که ما تعیین میکنیم برای مخاطب هم قابل استفاده و مهم باشد. ما در شورای کتاب کودک معتقدیم باید معیارهای انتخاب کتاب خوب را همگانیتر کنیم و خانوادهها کم کم با این معیارهای انتخاب، آشنا شوند.
در بخش بعدی، اعظم بزرگی نماینده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این نشست هماندیشی، به معیارهای انتخاب کتاب در کانون اشاره کرد و گفت: ما از سال ۱۳۷۹ معیارهای مدونی داریم که هرچند سال یکبار بازتعریف میشود و بر اساس آنها کتاب انتخاب میکنیم. متاسفانه ما در اطلاعرسانی به شدت ضعیف عمل کردهایم اما ادعا داریم که در هرفصل تمامی کتابهایی که از سوی ناشران به دستمان میرسد را بررسی و اعلام نتیجه میکنیم. باید توجه داشت که ضمن اینکه مردم و مربیان را آگاه میکنیم و اهداف سازمانهای اعلامکننده فهرست را ارتقا میدهیم باید به ناشران و نویسندگان هم نگاه داشته باشیم.
هادی خورشاهیان، نیز به عنوان نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست گفت: تجربه به من ثابت کرده استانداردسازی به شکل دموکراتیکی که مورد نظر حمیدرضا شاهآبادی است، امکانپذیر نیست و معتقدم استانداردسازی کتاب کودک ضرورتی ندارد و نتیجهبخش نخواهد بود.
آخرین سخنران نشست هم سیدسعید میرمحمدصادق معاون فرهنگی موسسه خانه کتاب بود که گفت: وقتی ما پنجره رسانه خودمان را ببندیم، از جایی دیگر سردرمیآورد. اگر رسانه خودمان در حوزه کتاب ورود کند و نگاه عمومی به کتاب داشته باشد و تنوع موضوع داشته باشددر ترویج کتابخوانی هم موثر است