بهرام از مزگاه: شما چرا اینطوری قضاوت می‎کنی؟ این رفتار اصلا درست نیست. شما می‎بینی صنعت چاپ در این کشور
روز‎ به روز پویاتر و روبه جلوتر میشه. اونوقت میای اینجوری این صنعت را می‎کوبی؟ در این مملکت کلی آدم به صورت روزانه و مستمر و بدون تعطیلی، مشغول چاپیدن بقیه هستند، بعد شما می‌گویی صنعت چاپ مُرد؟ نخیر
 عزیز من.

مارال از کنار زاینده‌رود: من هم مثل مخاطب قبلی فکر می‌کنم صنعت چاپ اتفاقا دچار یک دگردیسی شده و به قول غربی‌ها در صنعت بچاپ بچاپ، انقلاب صنعتی رخ داده.

مهندس از منزل پدری: ببینید برای آسیب‌شناسی هر پدیده‌ای اول باید ضعف‌های آن پدیده را شناسایی کنیم. بعد از مرحله شناخت نوبت راه‌حل است. وقتی بفهمیم صنعت چاپ چرا به چنین روزی افتاده، پیداکردن راه‌حلش ساده‌تر می‌شود. خب به نظر من صنعت چاپ امروزه از سلیقه مخاطب دور مانده و نیازهای او را درک نمی‌کند. مثلا دست‌اندرکاران صنعت چاپ اگر می‌خواهند سمت مخاطب بروند تا از رکود خارج شوند، باید مثلا به جای چاپ کارت ویزیت مقوایی، کارت ویزیت لمینیتی کار کنند. حسن این کار چیست؟ تا کارت ویزیت مقوایی را جای خلال‌دندان بگذاری تو دهانت، خیس می‌خورد و لای دندان گیر می‌کند. اما در کارت‌های لمینیتی این مشکل کاملا رفع شده است.

برادر فروغ فرخزاد هستم: من نظرم را در شعر خواهرم فروغ به خوبی شرح داده‌ام و گفته‌ام شفای باغچه را در انهدام باغچه می‌دانم! بنابراین برای شفای صنعت چاپ باید در صنعت چاپ را گِل گرفت.

دخترخاله نفر قبل هستم. از تهران: یکی از راه‌های کمک به صنعت چاپ، افزایش تلاش به منظور نابودی محیط‌زیست و به‌ویژه حیوانات درحال انقراض است. حرفم خیلی هم درست و محکم و اصولی است. ببینید مگر سر یوزپلنگ ایرانی ندیدید که حمایت‌ها به سمتی رفت که تصویر یوزپلنگ ایرانی را روی پیراهن‌های تیم‌ملی چاپ کردند؟ (البته در ایرانی‌بودن یوزپلنگ توی عکس شبهاتی هم وجود داشت) خب حالا شما فکر کنید تعداد حیوانات درحال انقراض زیادتر شود. چاپ عکس این حیوانات روی تی‌شرت‌های تیم‌ملی‌های مختلف، صنعت چاپ را دوباره زنده خواهد کرد. طوری که شاید سه‌شنبه دو بعدازظهر تا پنج عصر تصویر یوزپلنگ ایرانی روی پیراهن‌های تیم‌ملی چاپ شود و ساعت پنج تا هشت شب تصویر فوک خزری.

باراد سر کوچه: اظهارنظرهای کارشناسانه مدعوین شما، از این مسأله ناشی می‌شود که دوستان مطالعه بسیار دارند و از دانش کافی در این حوزه بهره‌مند هستند که همین موضوع نشان می‌دهد سرانه مطالعه و چاپ در این کشور خیلی هم بالاست. ببینید اگر دغدغه و علاقه مخاطب را کشف کنید، خیلی زود صنعت چاپ نجات پیدا خواهد کرد. مثلا الان همه در دنیا می‌دانند چاپ پوستر چگوارا درحالی‌ که یک لیوان ماگ دستش گرفته می‌فروشد. حالا همه بیایند بگویند چگوارا ضدسرمایه‌داری بود. بگویند. مهم چگوارا است یا نجات صنعت چاپ؟