در کشور ما سطح مطالعه عمومی بسیار پایین است. این مسئله را پیش از هرچیز میتوان در تیراژ کتابها، عملکرد چاپخانه و مخصوصا در مصرف سرانه کاغذ تحریر به وضوح مشاهدهکرد.
مسئله آمار در كشور ما مسئله مناقشه برانگيزي است و كمتر پيش ميآيد كه مسئولين امر در اين زمينه توافق نظر داشته باشند. این عدم توافق نظر معمولا در مورد آمارهایی پیش میآید که روشهای دقیق و ثابتی برای دسترسی به آن در کشور ما وجود ندارد. یکی از مناقشه برانگیزترین آمارهایی که هرسال باعث حرفو حدیث بسیار میشود آمار مطالعه است. که مخصوصا با کشورهای پیشرفته مقایسه میشود و باعث رنج برخی و خنده برخی دیگر میشود. گاهی به نظر میرسد اعداد این آمار برای مسئولین مهمتر از کتابخوان بودن یا نبودن مردم است و بعضا تلاشهایی دیدهمیشود که این آمار به اشکال مختلف جالب توجه و رو به رشد باشد.
گفته میشود در ایران برای اولین بار در سال 79 آمار سرانه مطالعه برآورد شد. نتیجه این آمارگیری که با بررسی 28 استان کشور و توسط مرکز پژوهشهای فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی انجام شد 7 دقیقه مطالعه در روز بود.
غير از اين آمار، سال 83 نيز آمار مجزایی براي تعيين سرانه مطالعه تهرانيها گرفته شد. این آمار که در همان سال توسط خبرگزاري فارس منتشر شد نشان میداد 40درصد تهرانيها روزانه يك تا دو ساعت مطالعه ميكنند.
آمارهای ضد و نقیضی که طی این چندسال اعلام میشد و به دنبال آن مجادلات بسیاری که بین مسولان فرهنگی درگرفت باعث شد تا در سال ۸۷ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سرانه مطالعه ايرانيها را در قالب يك آمارگيري در دستور كار خود قرار دهد.
در اين آمار از حدود يك هزار نفر از ساكنان تهران و از مناطق گوناگون که بر اساس مدل نمونهگیری تصادفی انتخاب شده بودند در زمينه ميزان خريد كتاب و مطالعه سؤالاتي پرسیدهشده.
يكي از كارشناسان ارشد پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تأكيد ميكند عمل به روشي غير از اين روش، علمي نيست.
این مركز بخشي از نتايج آماري خود را در اختيار خبرگزاري فارس قرار داد كه نشان ميداد 66/4 درصد از شهروندان منطقه 15 و 23 درصد از شهروندان منطقه يك ماهانه هيچ كتابي نميخرند. از سوي ديگر طبق اين نظرسنجي، 44/5 درصد از شهروندان منطقه يك تهران ماهانه بيش از 10 هزار تومان كتاب ميخرند، در حالي كه اين آمار در منطقه 15 تنها 3/4 درصد است.
از سوي ديگر محمدحسين صفار هرندي وزير فرهنگ وقت شهريورماه ۸۷ در مراسم تجليل از خادمان كتابخانهها گفته بود بيش از نيمي از مردم تهران روزانه يك ساعت و بخشي از ساكنان اين شهر نيز روزانه نيم ساعت كتاب ميخوانند؛ همچنين به گفته وي در مناطق ديگري از تهران ميزان مطالعه كمتر از 15 دقيقه است.
اما در آبانماه همان سال وي با اعلام اين كه آمار مطالعه 30 درصد افزايش يافته، گفت: اگر آمار ارائه شده طي ساليان پيش صحيح بوده باشد، رشد چشمگيري در گسترش فرهنگ كتابخواني به دست آوردهايم واين امر نشان ميدهد كه اقبال به كتاب، از گذشته بيشتر شده است...
سال بعد، واعظی رئیس نهاد کتابخانههای عمومی سراسر کشور گفت: سرانه مطالعه کتاب در سال 89 به 18 دقیقه و 47 ثانیه در روز ارتقاء یافت . وی با بیان اینکه برخی از افراد و مسئولان از آمار دو دقیقه ای برای سرانه کتابخوانی سخن می گویند گفت : این امار مربوط به شهرهای کشور و 37 سال قبل بود که آنوقت 65 درصد جامعه بی سواد بودند .
وی گفت : اخرین آمار سرانه مطالعه قران و ادعیه هم در روز 20 دقیقه است. رئیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور افزود: سرانه مطالعه روزنامه در سه سال اخیر کاهش یافته بطوریکه از 44 دقیقه به 24 دقیقه رسیده است.
این آمار درست یا نادرست نمیتواند این مسئله را حل کند که در کشور ما سطح مطالعه عمومی بسیار پایین است. این مسئله را پیش از هرچیز میتوان در تیراژ کتابها، عملکرد چاپخانه و مخصوصا در مصرف سرانه کاغذ تحریر به وضوح مشاهدهکرد. مصرف سرانه کاغذ تحریر هر ایرانی با احتساب کاغذ کتابهای درسی حدود 9.7 کیلوگرم است. با فرض اینکه همه کاغذ تحریر مصرفی تبدیل به کتاب شوند و همه این کتابها که اکثرا با تیراژی بین 1100 الی 3000 نسخه چاپ میشوند، به فروش برسند این درحالی است که کشورهایی که تیراژ کتابهایشان به صورت متوسط 20 هزار نسخه است و مصرف سرانه کاغذ تحریرشان به صورت میانگین 17 کیلوگرم برای هرفرد است در نهایت اعلام میکنند که سرانه مطالعه در کشورشان بین 50 الی 90 دقیقه است.