علیرغم منفصل تعبیرشدن بستهبندی از صنعت چاپ، دو نکته حائز اهمیت وجود دارد که نظارت و هدایت امور فرهنگی وزارت ارشاد را مقید به تصمیمگیری جدیتر مینماید
ابتدا این امر که کلیه واحدهای فعال در صنعت چاپ و بستهبندی، برای شروع فعالیت نیازمند اخذ مجوز از وزارت ارشاد هستند، اگرچه در ادامه فعالیت حتی یکبار هم نیاز مراجعه به آن وزارتخانه را نداشته باشند.
حال اهمیت نظارت و هدایت ورود میلیاردها بسته چاپی از نظر فرهنگی به عهده کیست؟! استفاده از فضای چاپی برای هدایت و جاری ساختن شعائر فرهنگی توسط چه نهادی صورت میگیرد و ثانیاً بدنه گسترشیافته صنعت بستهبندی علیرغم اینکه با مشکلات عدیدهای روبروست میتواند به شرط ساماندهی و با تکیه به پتانسیل و ظرفیت بالای فرآوردههای پتروشیمی از معدود راههای صادرات صنعت چاپ کشور باشد.
حال که با سیر نزولی چاپ و نشر به دلیل جایگزینی آن با E.Bookها، وبلاگها و نشریات اینترنتی در همه جای دنیا مواجه هستیم چه کسی متولی خواهد بود تا از ظرفیت بستهبندی چاپی استفاده بهینه شود و توسعه پایدار برمبنای نیازها صورت گیرد و یکبار دیگر تجربه تلخ گسترش بیرویه واحدهای چاپی در بخش بستهبندی، سرنوشت اسفبار خانواده چاپ و نشر را مجدداً رقم نزند. انصافاً کدام نهاد و ارگان از وزارت ارشاد درد آشناتر با این بحران است؟ لذا توصیه میشود معاونت فرهنگی وزارت ارشاد درراستای ایجاد و سرپرستی تشکل چاپ و بستهبندی پیشقدم شده و با رویکرد همافزایی با وزارت صنعت معدن تجارت این بخش از صنعت چاپ را ساماندهی نماید. یقیناً محقق شدن این نیاز منطقی صنعت چاپ، نیازمند صرف وقت جهت مطالعه و تخصیص بودجه جهت بسترسازی خواهد بود.