روز گذشته به نقل از شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب تهران، خبر قطعی لغو برگزاری این رویداد بینالمللی عرصه نشرمان منتشر شد. هر چند که بهدنبال شرایط حاکم بر کشورمان و نگرانیها از شیوع هرچه بیشتر بیماری کرونا تصمیم دور از انتظاری نبود. با این حال نکتهای که نمیتوان منکرش شد اهمیت برپایی سالانه این نمایشگاه برای ناشران است، آنچنان که بخش مهمی از اقتصاد چرخه نشر، چیزی در حدود پانزده درصد آن با اتکا به ۱۰ روز برگزاری این رویداد حوزه کتاب است.
یکی از مواردی که منجر به اهمیت هرچه بیشتر برپایی این نمایشگاه میشود، نحوه پرداختها در زنجیره چاپ کتاب است؛ در بخشهای مختلف، اعم از خرید کاغذ، پرداخت کارمزد چاپخانهها، لیتوگرافی و... ناشران ناچار به پرداختهای نقدی هستند و این در حالی ست که وقتی کتاب منتشر شده را به توزیعکننده میسپارند، تازه اگر اثر آنان فرصت قرار گرفتن در چرخه محدود توزیع را پیدا کند، توزیع کننده، کتابها را به شکل امانی برمی دارد.
اگر فرض را بر این بگذاریم که کتابها فروش برود در خوشبینانهترین حالت ناشران بعد از ۹- ۸ ماه موفق به دریافت بخشی از سرمایهای که صرف کرده اند، میشوند. ناشران بخش عمدهای از انتشار آثار خود را به ماههای پایانی سال موکول میکنند تا موفق به عرضه آنها در خلال برپایی نمایشگاه کتاب شوند، آن هم با در نظر گرفتن پرداختهای نقدی که درباره گوشهای از آن صحبت شد.
اتفاقی که ناشران زمستان سال ۹۸ هم طبق روال گذشته به آن عمل کردند و با صرف نقدینگی خود دست به انتشار آثاری زدند که بنابر شرایط حاکم و از سویی تصمیم گیریها، امسال فرصت عرضه آنها را پیدا نمیکنند. ذکر این نکته ضروری ست که طی ماههای گذشته و بر اساس روال رایج هر ساله ناشران با استفاده از اندک نقدینگی خود و حتی با قرض گرفتن دست به انتشار کتاب زدهاند. اینها را گفتم که بدانید صنعت نشرمان، در همه زنجیرههای آن در شرایط فعلی با چه اوضاع نابسامانی روبهرو است. به تصمیم لغو برگزاری نمایشگاه کتاب نقدی نیست، جان مردم بر همه چیز ارجحیت دارد، اما مسأله اینجاست که حالا مسئولان چه تمهیداتی برای به حداقل رساندن آسیبهای وارد شده به صنعت نشرمان در نظر میگیرند؟
معاونت فرهنگی هر ساله از محل مصوبات مجلس بودجهای برای برپایی نمایشگاه کتاب و از سویی توزیع یارانه حمایتی میان جامعه کتابخوان و بدنه نشر دریافت میکند؛ بودجهای که بهطور میانگین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد تومانی میشود. حتی اگر برای دولت در نظر گرفتن بودجهای بیش از این ممکن نباشد، وزارت ارشاد میتواند با استفاده هدفمند از آن، بخشی از این خسارت را جبران کند. در این راستا چند راهکار میتوان به کار بست؛ به گمانم بهترین شکل صرف این بودجه میتواند از طریق طرح حمایتهای فصلی خرید کتاب باشد.
ارشاد میتواند این پول را طی برپایی چند دوره طرح مذکور به صنعت نشر تزریق کند؛ اگر مبنا بر همین ۳۰ میلیارد تومان باشد، حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیارد تومان هم پول از سوی خریداران کتاب جذب میشود که این مبلغها در کنار هم تا اندازهای نشرمان را سرپا نگه خواهد داشت. نباید فراموش کرد که در شرایط دشوار فعلی برخی ناشران به ناچار به فروش مستقیم آثار خود روی آوردهاند، اتفاقی که در نهایت آسیبی جدی برای حیات کتابفروشیها به حساب میآید.
دولت اگر زودتر چارهای نیندیشد باید منتظر تعطیلی پی در پی مراکز تولید فکر و اندیشهمان باشد. اما راهکار دیگری که به گمانم در مراحل بعدی میتوان به آن متوسل شد، همکاری مشترک با سیستم بانکی برای اعطای وامهای کم بهره به فعالان صنعت نشر است و راهکار نهایی هم میتواند خرید کتاب از ناشران باشد. هر چند که با توجه به وضعیت فعلی، بهترین راهکار همان برپایی طرحهای تخفیف فصلی کتاب، آن هم با استفاده از بودجهای ست که قرار بوده به برپایی نمایشگاه کتاب و اعطای یارانه به خوانندگان کتاب و همینطور ناشران تعلق پیدا کند. امیدوارم مسئولان فرهنگی از حداکثر امکانات خود برای به حداقل رساندن آسیب مذکور به بدنه نشر، آن هم در مشورت با اهالی نشر بهره بگیرند. در کنار سایر بخشهای فرهنگ و هنر، حوزه نشر و کتاب اوضاع خوبی ندارد و برای حفظ این بخش از سرمایه فرهنگیمان باید کاری شود.