علی اکبر اشعری گفت: مجوز وزارت ارشاد لزوماً به معنای مفید و خوب بودن کتاب نیست، عقلا و اهل فرهنگ باید به مردم کمک کنند تا کتاب خوب مطالعه انتخاب کنند.
علیاکبر اشعری از مدیران پیشکسوت در عرصه فرهنگ درباره مؤلفههای کتاب خوب گفت: اگر بخواهیم هر کالا از جمله کتاب را ارزشگذاری کنیم، باید آن کالا یا کتاب بتواند انسان را از نظر علمی و یا اخلاقی و معنوی به تعالی برساند. در این صورت میتوان آن را کتاب خوب نامید.
وی در ادامه در پاسخ به اینکه آیا با وجود صدور مجوز کتاب از یک مرجع مشخص کتاب بد داریم، افزود: مرجعی که در کشورمان برای انتشار کتاب مجوز صادر میکند، فقط خط قرمزهای اخلاقی، امنیتی و سیاسی را رعایت میکند و کاری ندارد که یک کتاب محتوای خوب، خنثی و یا بد و ... دارد. از این رو عقلا و اهل فرهنگ باید به مردم کمک کنند تا کتاب خوبی را مطالعه انتخاب کنند. بنابراین مجوز وزارت ارشاد لزوماً به معنای مفید و خوب بودن کتاب نیست. ممکن است یک کتاب با ارزش محتوایی اندک هم مجوز انتشار دریافت کند.
اشعری ادامه داد: زمانی گفته میشد هر کتاب به یک بار خواندنش میارزد، آن زمان عناوین کتابها چندان زیاد نبود. اما اکنون تعداد عناوین برای مطالعه در هر موضوعی فراوان است و نمیتوان آن شعار را پیاده کرد. از این رو مخاطب باید در هر موضوعی که علاقهمند است، بهترین کتابها را بیابد و بخواند که وزارت ارشاد در این زمینه نمیتواند راهنمای خوبی باشد، زیرا بهترینها را علامتگذاری نمیکند و مخاطب باید خودش این کتابها را پیدا کند. مجوز وزارت ارشاد برای این است که از حداقلها به پایینتر حرکت نکند و کاری به حداکثرها هم ندارد.
وی در پاسخ به اینکه عموم جامعه چطور میتوانند به کتابهای خوبی دسترسی پیدا کنند، بیان کرد: باید نهادها و شخصیتهای علمی و فرهنگی کتابهای خوب را به مردم معرفی کنند و یا مؤسساتی که دغدغه فرهنگی دارند با عنوان سیر مطالعاتی یا معرفی بهترین کتابها مخاطبان را راهنمایی کنند. در این زمینه رسانه ملی میتواند کمککننده باشد و با استفاده از کارشناسان خبره در هر موضوع این کار را انجام دهد. خبرگی در هر موضوعی از کتاب همانند سایر علوم حائز اهمیت است و باید مورد توجه قرار گیرد.
این عضو هیئت امنای خانه کتاب ایران در ادامه درباره اینکه چند سالی است جامعه ما دچار کتاب نخواندن شده است، در این زمینه پیشنهادی ارائه کرد و گفت: اوایل انقلاب با کسانی که در بحث کتاب کارگذار، مدیر و ... بودند در ارتباط بودم و انواع مطالعات میدانی و کارشناسی را دیده و شنیدهام. از این رو به نظر میرسد باید حلاوت و شیرینی مطالعه را به کام مخاطب چشاند. پیشنهاد من این است که با توجه به اینکه در همه عرصههای تربیتی خانواده و مدرسه نقش مهمی دارند، بنابراین این دو نهاد میتوانند در این زمینه نقش مهمی داشته باشند.
وی تصریح کرد: متأسفانه اغلب مدارس کشورمان دچار درجازدگی هستند. ما فکر میکنیم دانش در سینه معلم است و باید آن را در کلاس ارائه کند و دانشآموز هم باید همانها را بیاموزد. بنابراین شرایطی فراهم نمیکنیم که دانشآموز به کشف حقیقت بپردازد. در حالی که فراهم کردن این شرایط، باعث میشود دانشآموز دست به تجربه بزند و خود حقیقت و مسائل را کشف کند و کشف این مسائل از کتابها میتواند باعث شادمانی و ابتهاجی در او شود که فراموشنشدنی خواهد بود. مدارس در این زمینه باید جدیت به خرج دهند و معلم نقش راهنما را داشته باشد، تا نسلی تربیت کنیم که هم علم برایشان شیرین است و هم مطالعه کردن.