اعلام افزایش گردش مالی در دو روز نخست سیودومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، برخی اهالی فرهنگ را در مورد بهبود فروش به بیراهه برده است؛ ارقام به تنهایی و بدون در نظر گرفتن شرایط حاکم، همیشه گویا نیستند.
تا پایان روز دوم نمایشگاه کل مبلغ فروش 130 میلیارد ریال اعلام شد که این میزان نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل 10 درصد افزایش داشته است. این جملات را ایوب دهقانکار، سخنگوی نمایشگاه کتاب گفته است.
می خواهیم از سه منظر به این جمله نگاه کنیم و چند سوال بپرسیم.
تراکنشهای مالی در نمایشگاه کتاب، چند گونه است؛ حجم عظیمی از آن طریق کارتهای عابر بانک و بن کارتها صورت می گیرد. بخش دیگری از طریق پول نقد و گاهی بن های نقدی که بسیار کم شده اند، پرداخت میشود و سیستم NFC (ارتباطات میدانی با برد کوتاه به وسیله نصب تراشه ای روی گوشی همراه) نیز به تازگی به این روشها افزوده شده است.
آمار اعلام شده سخنگوی نمایشگاه کتاب، درباره بیش از 250 هزار تراکنش صورت گرفته در دو روز نخست نمایشگاه است اما مقایسه آن با سال گذشته، عجیب به نظر میرسد.
نخست
سال گذشته در آغاز سال 1397 و پیش از شروع نمایشگاه سی ویکم، قیمت کاغذ با در نظر گرفتن صعود ناگهانیاش نسبت به سال گذشته (1396) کمی بیشتر از بندی 100 هزار تومان، محاسبه شده بود، در تمام طول سال 97 این رقم به قدری نجومی شد که بسیاری از ناشران تعهدات را با تاخیر بسیار به انجام رساندند و اوضاع به غایت پیچیده ای برای تهیه کاغذ بندی به وجود آمد.
در ادامه این اتفاقات با شروع 1398 و تشدید قیمتها که حتی تخمین قیمت چند صد هزار تومانی نیز برای آن وجود دارد، قیمت کتابها نیز نسبت به سال گذشته، دو تا سه برابر افزایش داشته است، شاید افزایش قیمت هر سال در بازار کتاب منطقی به نظر برسد اما افزایش رقمی گردش مالی نمایشگاه سی و دوم، نمیتواند دلیلی بر تداوم یا افزایش فروش کتاب باشد.
آمار نهایی فروش کتاب که در پایان نمایشگاه اعلام خواهد شد و تعداد ناشرانی که نسبت سرمایه، سود و درآمدشان با هم توازن دارد، تبلیغ بهتری برای این نکته است که جامعه ما هنوز هم به کتاب علاقهمند است.
شاید شنیدن این جملات از شخصیتهای اقتصادی که از موقعیت دنیای نشر در ماهها و روزهای اخیر آگاهی ندارد، مساله مهمی نباشد اما مسئولان فرهنگی باید این آمار را با در نظر گرفتن وضعیت این روزهای نشر و بازار کتاب تحلیل کنند.
دوم
این تعداد تراکنشها در این مدت زمان، آمار جالب توجهی است اما سود ناشر از آن چقدر است؟
در این شرایط عجیب مالی برای کاغذ و به طور کلی تولید، برخی ناشران، برای تولید کتاب استانداردهای خاص خود را دارند و دست پایینترین قیمت ممکن را برای محصول نهایی در نظر میگیرند که در عین فروش رفتن، بتواند بخشی از سرمایه را به آنها بازگرداند اما با این حال قیمت کتاب در نمایشگاه کتاب تهران، به گونهای است که دانشجویان در خوشبینانهترین حالت با بنهای خرید خود، بتوانند 2 یا 3 کتاب چاپ 98 تهیه کنند.
نمونه آن کتاب مجموعه مقالات یکی از استادان صاحبنام ایرانشناسی که به تصحیح یکی دیگر استادان که خود نیز صاحب نظر است توسط یکی از ناشران متخصص علوم انسانی، با قیمت حدود 84 هزار تومان در نمایشگاه عرضه میشود که هر صفحه از این کتاب 472 صفحهای، حدود 177 تومان به فروش میرسد و ناشر معتقد است هیچ سودی به معنای مطلق آن از این کتاب نخواهد برد. جالب توجه آن که میانگین فروش کتابهای چاپ سال در نمایشگاه گذشته بین 84 تا 93 تومان بوده است.
با این دیدگاه، باید در نظر گرفت افزایش تراکنش و آمار عددی به معنای سودآوری در بازار کتاب نیز خواهد بود؟ یا صرفا گردش مالی این فروشگاه بزرگ را معنا میکند؟!
سوم
کدام تراکنش برای کدام خرید است که میزان مطالعه در جامعه را مشخص می کند؟ بخش بزرگی از این تراکنشها مطابق هر سال به ناشران کمک آموزشی اختصاص دارد از سوی دیگر کتابهای دانشگاهی که یک بار مصرف به شمار میآیند و کتابهای نامآوران شبکههای اجتماعی که «دل نوشتههای رویاگون خود!» را منتشر میکنند و نیز بخش فروش خوراکیها که امسال بر خلاف سالهای گذشته، در متنوعترین حالت خود قرار دارد و رستورانهای گرانقیمت شهر نیز در میان آنها دیده میشوند، در این گردش مالی سهم دارند.
باز هم این سوال مطرح است که آیا افزایش فروش به معنی تاثیر مثبت بر جامعه، نسبت مدت مشابه سال قبل! است؟
آخر
باید دید در نهایت آمار فروشی که میخواهد بگوید گردش مالی سیودومین نمایشگاه کتاب، نسبت به دوره قبل دو یا چند برابر شده است، به صورت تفکیکی اعلام میشود تا مخاطبان را به غلط نیندازد و بگوید که آنچه مخاطبان را به بازدید یار مهربان برده، شوق دیدار نبوده، بلکه جور هندوستان بوده است!..