این روزها که در حال گذران ساعتها و روزهای واپسین سال 97 هستیم بازار خرید و فروش گرم است و مردم خود را آماده لحظه تحویل سال و ورود به سال تازه میکنند. از طرفی دیگر، سنت هدیه خریدن و هدیه دادن شخصی و شرکتی هم گرم است و مردم برای عزیزانشان، دغدغه خرید هدیه سال نو دارند و شرکتهای کوچک و بزرگ هم سفارشهایشان را برای خرید سررسیدهای جدید به ثبت رساندهاند و منتظر رسید محصول.
در این بده بستانها، که خیلی وقتها هم زیر لوای بدهبستانهای فرهنگ نام میگیرند واقعاً چه قدر فرهنگ بهعنوان یک بسته بهدرد بخور و کارآمد (و نه لوکس و چشمگیر) جزو دغدغههای هدیه دهندهها و هدیه گیرندههاست. بازار دستبهدست شدنهای سررسیدها و خودکارها و ابزارهای به ظاهر فرهنگی، نشان از آن دارد که ما این روزها، خرید و هدیه کتاب را که اصل مسأله است، فراموش کردهایم و تنها به هدیه، بهعنوان یک کالای مصرفی نگاه میکنیم.
نوروز است و سفره هفت سینش، سفره هفت سین است و شادی عیدیهایش. کودک باشیم یا بزرگسال، نوروز را با حس خوب عیدی میشناسیم. یکی از آیینهای خوب ایرانی که هنوز پا بر جاست تدارک و پیشکش کردن عیدی برای کسانی که دوستشان داریم، با آنها پیوند داریم و آشنایانمان هستند، آن هم در روزهای پایانی سال کهنه است. از جمله دلچسبترین و بهترین عیدیها کتاب، فرآوردههای فرهنگی و ابزارها و سازههای هنر و فرهنگ بوده است. در سالهای رونق سررسید و تقویمهای کاری از سوی مدیران شرکتها و نهادهای اقتصادی بهعنوان عیدی مورد توجه بیشتری قرار گرفت و سالهاست بهعنوان یک سنت ادامه مییابد. شاید آمادهسازی سررسید سادهتر و بیشتر مربوط به سلیقه تهیهکننده و هدیه دهنده است در حالی که برای هدیه دادن کتاب، فرآیندی تعاملی میان هدیهدهنده و دریافتکننده، تعیینکننده نوع کتاب است. شناخت مخاطب و پیامی از سوی هدیهکننده با انتخاب کتاب بهعنوان عیدی درمیآمیزد. از اینرو شاید کتاب عیدیدادن، بار عاطفی و پیشکشی ارزش فرهنگی معنای متفاوتی دارد.
سررسید روزشماری است که گرچه با ذوق هنری یا تکگویههای ادبی یا تخصصی میتواند پربارتر باشد ولی در بهترین حالت فروکاستن یک کل (کتاب، گفتمان، رویکرد، ...) به تکجملهها و کوتاهسازیهای فضای مجازی است. امسال تجربه فشار اقتصادی و بویژه بحران کاغذ به گرفتاری ناشران و نویسندگان در چنبره نوسان بها و کمبود کاغذ افزود. شمارگان بسیاری از کتابها کاهش یافته و نشریههای در حال تعطیلی افزایش پیدا کرده است. با توجه به شرایط ویژه میتوان برای نوروز و با نگاهی متفاوت در مقایسه با سررسید، از ترجیح کتاب بهعنوان عیدی سخن گفت.
برای روشن نگه داشتن روشنای چراغ صنعت نشر و با توجه به اهمیت تداوم کار نویسندگان و مترجمی در روزگاری که صف گوشت خبر نخست میشود، نرخ ارز سخن خردسال و کهنسال شده و کمتر کسی حواسش هست که چه سرمایه و گوهرهایی در این کشور به فراموشی سپرده میشوند، این رسالت ما است که هنوز به برکت کتاب زندگی کنیم. بزرگترها بهتر میدانند در سالهای سختی میان انتخابها باید اولویتی هدفمند داشت.
امسال بحران در تأمین کاغذ و صنعت نشر هم افزون بر همه جفاهای تاریخی و اجتماعی که بر نویسنده و مترجم و ناشر و کتابفروش و کتابخانه رفته، مسألهای ویژه است. دستگاههای الکترونیک کار سررسید را ساده و بیکاغذ ممکن میسازند و میتوان از هر شهروند خواست خود آفریننده سررسید شخصیاش باشد و در کنار این، نوروزانه و شادباش ۱۳۹۸ را بهانهای برای بهار کتاب در پیوند بهار امید و پایداری مردم بسازد. ما با کتابها فرآیند دشوار توسعه را درست زمانی که همسایگانمان مستعمره میشدند، از سر گذراندهایم. نسل پیشرو با کتاب مشروطه را برای مردم خوانا کرد و کتاب سالهای شور و شوق فرهنگی ایران بهترین هدیه و شادباش نوروزی بوده است.