هفته گذشته و بدنبال انتشار خبر استعفای علی جنتی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفتگوهای متعددی بین اهالی فرهنگ و هنر و به تبع آن دستاندرکاران صنعت چاپ درگرفت و برخی نیز با ابراز تاسف از کنارهگیری جنتی از وزارت ارشاد، این حرکت را به ضرر صنعت چاپ کشور تعبیر کردند. چرا که معتقد بودند ایشان به تازگی و پس از گذشت سه سال از دوران وزارتاش اقداماتی را در جهت رفع تنگناهای این صنعت انجام داده است.
هفته گذشته و بدنبال انتشار خبر استعفای علی جنتی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفتگوهای متعددی بین اهالی فرهنگ و هنر و به تبع آن دستاندرکاران صنعت چاپ درگرفت و برخی نیز با ابراز تاسف از کنارهگیری جنتی از وزارت ارشاد، این حرکت را به ضرر صنعت چاپ کشور تعبیر کردند. چرا که معتقد بودند ایشان به تازگی و پس از گذشت سه سال از دوران وزارتاش اقداماتی را در جهت رفع تنگناهای این صنعت انجام داده است.
نامهنگاری ایشان با وزارت صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصادی و دارایی برای اختصاص سه هزار میلیارد تومان تسهیلات و همچنین معافیت مالیاتی چاپخانهداران مهمترین استدلال این گروه برای حمایت از وی بود، تا آنجا که دست بکار شده و در حمایت از ایشان نامهنگاری نیز نمودند.
اما واقعیت اینست که ساز و کار انتخاب و عزل مدیران، بویژه در ردۀ وزارت از مناسبات و قوانین خاصی تبعیت میکند که بعید بنظر میرسد نگارش چنین نامههایی بتواند کمترین تاثیر را در این روند بگذارد.
از سوی دیگر انتشار خبر انتصاب آقای دکتر صالحی به سمت سرپرستی وزارت ارشاد نیز پیامهای تبریک را از سوی فعالان صنعت چاپ در پی داشت که گویی شخص ایشان فارغ از تمام دغدغههای حاکم بر حوزه فرهنگ و هنر کشور، یک تنه و در زمان کوتاه سرپرستی، می توانند مشکلات این صنعت را مرتفع نمایند.
واقعیت اینست که صنعت چاپ کشور از بیماری مزمن و ریشهدار ساختارگریزی رنج میبرد و همواره بدنبال منجی و سوپر من برای حل مشکلات خویش است. علیرغم وجود تشکلهای متنوع و متکثر در صنعت چاپ کشور، اما تاکنون تقریباً شاهد ارایه ی هیچ طرح و ایدۀ منسجم و اثرگذاری در جهت حل مشکلات صنعت چاپ، از سوی این اتحادیهها نبودهایم.
دستاندرکاران صنعت چاپ با چشم بستن به روی واقعیتهای موجود نظیر: ظرفیتهای واقعی دولت و پتانسیل عظیم بدنهی این صنعت، همیشه سهلالوصولترین راه، یعنی تمسک و توسل به اشخاص و افراد را پیشهی خود ساخته و در آرزوی منجی لحظهشماری میکند.
واقعیت اینست که مجموعه دولت اعم از وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، صنعت، معدن و تجارت و سایر نهادهای دولتی ظرفیتها و امکانات محدودی دارند که پاسخگوی تمام نیازها نیست و صنعت چاپ نیز بدون اتکا به توان کارشناسی موجود و اصلاح ساختارهای داخلی اتحادیهها نمیتواند کاری از پیش ببرد.
تفکر «منجی محور» نیز مدت مدیدی است که کارایی خود را از دست داده و اصرار به این تفکر چیزی جز هدردادن زمان و سرمایههای انسانی و منابع را در بر نخواهد داشت.