جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر به یکی از پر رفت و آمدترین کشورهای جهان تبدیل شده است. هیاتهای سیاسی، تجاری در ترکیبهای گوناگون به کشورمان سفر میکنند و با توشهای از موافقتنامههای تجاری به کشور خود باز میگردند.
اخیرا وزیر امور خارجه آلمان اعلام کرد، طی ماههای گذشته حداقل ده هیات آلمانی به ایران سفر کردهاند و قاعدتا با کولهباری از اطلاعات و تفاهمنامههای اجرایی، زمینهی همکاریهای مشترک را آغاز نمودهاند.
یکی از بارزترین شکلهای همکاری، اخذ نمایندگی از تولیدکنندگان خارجی و انعقاد قرارداد همکاری مشترک برای تولید محصول تحت لیسانس برند خارجی است. بدون تردید تمام تولیدکنندگان بینالمللی نیز برای محصولات تولید شده در اقصی نقاط دنیا استانداردهایی را تعریف میکنند که عدول از این الزامات اعم از فنی، فرایند تولید، تبلیغات، بستهبندی و... منجر به فسخ قرارداد و بالطبع متضرر شدن طرف ایرانی خواهد بود.
یکی از نکاتی که همواره مورد تایید برندهای بینالمللی قرار میگیرد رعایت استانداردهای گرافیکی تولیدکننده مبدا، به ویژه در زمینه طرح لوگو، رنگ، شکل و قطع بستهبندی و نظایر آن است که باید در تمام دنیا به صورت یکسان و متحدالشکل اجرا شود. البته بنا به شرایط اقلیمی، فرهنگی، سیاسی هر کشور، این ضوابط با اندکی تخفیف و اغماض به اجرا در میآید، اما تخطی از اصول اولیه شرکت تولیدکننده، منجر به بروز اختلاف بین طرف ایرانی و صاحب برند خارجی خواهد شد.
از سوی دیگر یکی از نکاتی که دولت محترم در شرایط پسابرجام اصرار بر اجرای آن دارد، پرهیز از واردات صرف و حرکت به سمت انتقال تکنولوژی، تولید مشترک و نهایتا ایجاد اشتغال در کشور است و این مهم به نتیجه نخواهد رسید مگر آنکه طرف قراردادهای ایرانی نیز به برخی الزامات شرکای خارجی شان تن دهند و به ویژه در زمینه طراحی گرافیکی به ضوابط شرکتهای خارجی پایبند باشند که از جمله آنها رعایت اندازه، رنگ و اصول طراحی بستهها است. موضوعی که در ابتدای امر برخی شرکتها را دچار مشکل کرده و مغایرتهای قانونی نظیر قانون تبلیغات کشور، تولیدکنندگان داخلی را با تردید جدی مواجه نموده است که آیا با وجود سختگیریهای متعدد در زمینهی رعایت موازین قانونی( مانند نسبت حروف لاتین به فارسی در بستهبندیها) هنوز تولید داخلی به صرفه است و یا اینکه میتوانند واردات را با شرایطی بسیار سهل و ساده، جایگزین تولید نمایند. چرا که رعایت ضوابط یاد شده در واردات الزامی نداشته و صنعتگر ایرانی راه ساده و هموار واردات را پیش روی خود دارد.
فراموش نکنیم که تولید هر یک از این کالاها در داخلی کشور نه تنها موجب اشتغال در کارخانجات ایرانی است، بلکه حجم وسیعی از چاپخانههای کشور را نیز به فعالیت و ارتقا سطح کیفی محصولات خود وادار میکند.
به نظر میرسد با توجه به اهمیت موضوع تولید داخلی و ایجاد اشتغال، لازم است دولت محترم در ضوابط مربوط به حوزه تبلیغات نیز تجدید نظر نموده و درصدد اصلاح این دستورالعمل و آئیننامهها به نفع تولیدکنندگان داخلی و چاپخانههای کشور باشد.