توسعهی سریع فناوری ابری و دیجیتال، چشمانداز صنعت چاپ را تغییر میدهد. نیاز به آموزش و نیروی کار ماهر بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود. اما افرادی که قصد دارند در صنعت چاپ فعالیت کنند و آموزش و مهارتهای لازم را برای یک حرفهی بلندمدت کسب کنند چه گزینههایی پیش رو دارند؟ در اینجا به چند گزینهی بینالمللی اشاره میکنیم.
تعداد فراگیران در آمریکا کمتر از گذشته شده است.
صنعت چاپ نیز از این قایده مستثنی نیست. در امریکا، صنعت چاپ یک صنعت بالغ است که هر سال حدود 60.000 کارمند جدید نیاز دارد که باید جانشین آنهایی شوند که از صنعت خارج میشوند.
به گفتهی "فرانک رومانو" از موسسهی فناوری روچستر، "برخی از این کارمندان از شرکتهای چاپ دیگر هستند، چرا که استخدام کسی که قبلا مهارتهای لازم را کسب کرده بسیار سادهتر از صرف زمان و هزینه برای آموزش کسی است که میخواهد از صفر شروع کند (50 درصد).
گروه دیگری از این افراد فارغالتحصیلان هستند. حدود سی درصد این افراد فارغالتحصیل دبیرستان و پانزده درصد فارغالتحصیل دورههای دو ساله یا چهار سالهی دانشگاه هستند. پنج درصد نیز فارغالتحصیل دانشکدههای تجاری یا تولیدی هستند."
وی افزود: موسسات چاپ، امروزه فراگیران کمتری در برنامههای سطح دانشگاهی برای چاپ نسبت به گذشته دارند. در سال 1980 دانشکدهی هنرهای گرافیک امریکا حدود 20.000 دانشجوی ثبتنامی داشت که بیشتر آنها هنرهای گرافیکی را در دبیرستان گذرانده بودند و اعضای خانوادهشان دراین صنعت فعالیت میکردند.
در اواخر دههی هشتاد، دبیرستانها به تدریج برنامههای هنرهای گرافیکی را به چاپ کامپیوتری تغییر دادند. پرینترهای لیزری و رایانههای شخصی در مقایسه با دستگاههای چاپ و تجهیزات هنرهای گرافیکی هزینههای کمتری داشتند.
فراگیران زمان بیشتری را به جای چاپ، صرف طراحی میکردند و بنابراین، امروزه کمتر از 4.000 فراگیر در برنامههای دانشگاه امریکا برای چاپ ثبتنام میکنند، در حالی که حدود 40.000 نفر در برنامههای طراحی گرافیکی ثبتنام میکنند.
تولیدکنندگان نحوهی استفاده از تجهیزات جدید یا ماشینآلات خاص را آموزش میدهند، دانشگاهها مدیریت و تحلیل را آموزش میدهند. اما نیازی حیاتی به کارمندان در هر دو سطح احساس میشود.»
سرآغاز سیر نزولی ثبتنام در دانشگاه در رشتهی چاپ را میتوان زمانی دانست که فراگیران دبیرستان تصمیم گرفتند به جای آموزش چاپ، طراحی گرافیکی را دنبال کنند. دانشگاهها شاهد کاهش ثبتنام در رشتهی چاپ بودند و دانشکدههای گرافیک با افزایش ثبتنام مواجه شدند. برنامههای چهار سالهی آموزش چاپ در دانشگاه با یک دو راهی مواجه شدهاند: نیاز به فارغالتحصیلان بالاست، اما علاقه به شرکت در دورهها پایین است.
اگر جوانان در سطح دانشگاه علاقهای به چاپ نداشته باشند، این صنعت متضرر خواهد شد. ما در تمامی سطوح، از اپراتورهای دستگاه تا متخصصان کامپیوتر، متصدیان چاپ و پرسنل مدیریتی برخوردار از مهارتهای تحلیلی قدرتمند، به نیرو نیاز داریم. دبیرستانها، دانشکدههای اجتماعی و دانشکدههای چهار ساله، میتواند در سطوح مختلف مورد نیاز صنعت، فارغالتحصیلان را تربیت نمایند."
بیشتر برنامههای چهار سالهی هنرهای گرافیکی به «ارتباطات گرافیکی» تغییر نام دادهاند تا دانشجویان را جذب کنند.
برخی از این دورهها، محتوای میان رسانهای را نیز شامل میشوند، مانند XML، گردش کارPDF، انتشار مطالب الکترونیکی و .... یکی از منتقدان اظهار داشته است که مدیر چاپ وجود نخواهد داشت، چرا که عنوان برنامهها، مدیریت چاپ نیست و برنامهی دروس شبیه برنامهی سال 1980 نیست. این صنعت هم شبیه صنعت سال 1980 نیست."
آموزش هنرهای گرافیکی باید در راس منحنی حرکت کند تا فارغالتحصیلان هم بتوانند به کارفرمایشان کمک کنند تا در راس قرار گرفته و پیشرو باشند. شرکت چاپ در آینده، همچون یک کارخانهی اطلاعات خواهد بود و چاپ، تنها یکی از خروجیهای آن خواهد بود. اما بیشتر مراکز آموزشی قادر نیستند تجهیزات و نرمافزار لازم را برای تدریس و آموزش تهیه کنند و تامینکنندگان فقط میتوانند از تعداد زیاد مراکز آموزشی حمایت کنند. ما باید چاپ را به عنوان یک فرصت شغلی پایدار ترویج کنیم. فارغالتحصیلان دانشگاهها در عرصهی چاپ آیندهی درخشانی دارند. تقریبا همهی آنها شغلهای بسیار خوبی پیدا خواهند کرد و در آینده با راهاندازی شرکتهای چاپ، مسیر حرفهای درخشانی را خواهند پیمود.
در آلمان به پست مدیر ارشد نیاز است
به گفتهی "هارتمن لیبتروث" از دانشگاه ووپرتال آلمان، وضعیت صنعت چاپ امروزه در بسیاری از ایالات غربی جهان وضعیت دشواری است و دلیل آن گرایش به اضافه ظرفیت است. به نظر میرسد تا زمانی که پیشرفت فناورانه سریعتر از رشد بازار اتفاق میافتد، اضافه ظرفیت، یکی از مشکلات ذاتی این صنعت خواهد بود. نتیجهی این مساله، رقابت شدید بر سر قیمت و حاشیههای سود غیر رضایتبخش و کاهش تعداد چاپخانههاست.
پایین بودن نرخ رشد بازار چاپ حاصل افزایش جذابیت رسانههای جدید به خصوص اینترنت است. در نتیجه نیاز شدیدی به افزایش کارآیی احساس میشود و این نیاز به اندازهی کاهش هزینه، اهمیت دارد. در کنار هزینهی مواد اولیه، بیشترین هزینه به نیروی کار مربوط میشود. به همین دلیل است که اشتغال در صنعت چاپ سالهاست که شاهد کاهش شدید کارکنان این بخش است.
در سطح نیروی کار، درصد سهم اپراتورهای «ماهر» در مقایسه با شاخههای دیگر بیشتر است. کارگران ماهر آنهایی هستند که به مدت سه سال آموزش فنی و حرفهای را پشت سر گذاشتهاند. این آموزش، ترکیبی از کار در کارگاه شرکت و در مرکز آموزش فنی و حرفهای است. در حال حاضر 16850 کارآموز وجود دارند و از بین آنها 6640 نفر اولین سال آموزش حرفهای را میگذرانند. لازم به ذکر است که تعداد مبتدیان به میزان 10 درصد افزایش یافته است. این نشانهی بارزی از افزایش اعتماد به آیندهی شغلی این حوزه است.
دورههای فناوریهای چاپ و رسانه در یکی از دانشگاههای هنرهای کاربردی، با جلسات آموزشی کوتاهمدت شرکتها برای کارمندانشان، کاملا تفاوت دارد. جلسات آموزشی که معمولا توسط شرکتهای تولیدکنندهی ماشینآلات برگزار میشوند کارمندان خود و متقاضیان فناوری مورد نظر را مخاطب قرار میدهند.
این بدین معناست که شرکتکنندگان این جلسات حداقل از دانش پایه در این زمینه برخوردارند و بسیاری از آنها به دلیل تحصیلاتی که در یکی از دانشگاههای علوم کاربردی داشتهاند معلومات لازم را دارند.
در بسیاری از موارد، چنین جلساتی، به نشان دادن مزایای فناوریهای جدید در مقایسه با فناوریهای قدیمی اختصاص دارند. هدف از آموزش دانشگاهی، بررسی نظری این موضوع است.
گروههای هدف، دانشجویانی هستند که دانشی در مورد این موضوع که طراحی دورههای دانشگاه بر اساس آن انجام گرفته ندارند. لیکن باید گفت که بخش قابل توجهی از متقاضیان دانشجو، قبلا به واسطهی آموزشهای فنی و حرفهای و نیز واجد شرایط بودنشان به عنوان «کارگر ماهر» با صنعت چاپ ارتباط داشتهاند. آنها به طور معمول میخواهند برای پست بالاتری در این صنعت آماده شوند.
گزینه ی آنلاین
وب سایت learn4print دورههای آنلاین را برای مردم سرتاسر جهان برگزار میکند.
به گفتهی "اوتا دتلینگ" از سایت learn4print با امکان استفاده از یادگیری الکترونیکی به شیوهای انعطافپذیر، دانشجویان همچنان به عنوان کانون اصلی روش تدریس باقی میمانند. بعد از ثبتنام، که رایگان است، کاربر دادههای مربوط به دسترسی شخصی خود را دریافت میکند و میتواند به دروس آنلاین دسترسی داشته باشد.
در صورت درخواست او میتواند گواهینامهای را دریافت کند که نیازمند تکمیل تمامی دروس و قبولی در آزمون نهایی است. پشتیبانی یک مربی کارشناس، که به پرسشهای فراگیران دربارهی دروس پاسخ میدهد، یکی از گزینههای این دوره است."
مناسبترین رویکرد، استفاده از آموزش الکترونیکی به عنوان آموزش مکمل کلاسی است. به همین دلایل محتوای نظری با دورههای کلاسی سنتی که در آن موضوعات عملی تدریس میشوند ترکیب میشود. این دورههای کلاسی میتوانند برای مثال توسط یک سازمان مرکزی یا توسط مراکز آموزشی و شرکتهای خاص به عنوان بخشی از آموزش سازماندهی شوند.
به گفتهی دتلینگ، بعد از دورههای آموزش الکترونیکی، ما دورههای عملی دو هفتهای (مبتدی) و سه هفتهای (پیشرفته) را ارائه میکنیم که همگی بر مبنای دانش نظری است که در کلاسهای آموزش الکترونیکی کسب شده است. از آنجا که دانش شرکتکنندگان به دلیل آموزش نظری با استفاده از پلتفرم یادگیری، در سطح مشابهی است، تمرکز دورههای کلاسی میتواند بر دورههای عملی معطوف باشد.
شرکت Printpromotion عقیده دارد که چاپ برای نسل جدید جذاب است.
"راجر اشتارکه" از شرکت Printpromotion که یک موسسهی آموزشی در آلمان است عقیده دارد که جوانان عاشق کار در عرصهی طراحی رسانهای هستند چرا که از نظر آنها کار با کامپیوتر جذاب است. هنگام ارزیابی، ما باید در نظر داشته باشیم که موسسات گوناگونی برای سطوح آموزشی مختلف وجود دارد.
در آلمان، ما برای آموزش اولیهی پرسنل ماهر (متخصصان چاپ، طراحان رسانهای و صحافان)، یک سیستم دوگانه داریم، یعنی آموزش عملی در شرکت ارائه میشود و آموزش نظری در مدارس فنی و حرفهای ارائه میگردد که هزینهی آن را دولت تامین میکند. تعداد مراکز آموزشی در آلمان رو به افزایش است.
لیکن بسیاری از جوانان با این هدف آموزش میبینند که طراح رسانه شوند (رسانههای جدید، پیش از چاپ) چرا که تصور میکنند کار با کامپیوتر جذاب است. در این راستا، برخی انتظارات نادرستی دارند، چرا که بخش قابل توجهی از کار آنها اصلا خلاقانه نیست، بلکه آمادهسازی دادههای چاپ را شامل میشود.
طی چند سال گذشته، ظرفیتهای آموزشی بزرگی (نه تنها در آلمان بلکه توسط موسسات آموزشی خصوصی) برای بخش طراحی کامپیوتری ایجاد شده است. لیکن تقاضا چندان بالا نبوده و نیست.
شرایط دربارهی آموزش متخصصان چاپ و صحافان فرق میکند، چرا که در این حوزهها، تعداد متقاضیان مناسب در دراز مدت کم است. جوانان از جذابیت این مشاغل اطلاعی ندارند. در این راستا، کارهای بیشتری باید برای جوانها انجام شود تا مزایای این مشاغل را در زندگی واقعی خود مشاهده کنند.
برای مثال، آنها باید بدانند فردی که متخصص چاپ است چه کارهایی انجام میدهد: ایجاد یک محیط کاری جذاب، بر عهده داشتن مسئولیت کامل عملکرد تک تک چاپها، داشتن ماشینآلات کاملا پیچیده و پیشرفته، احتمال کسب درآمد مطلوب و فرصتهای شغلی برای آموزش بیشتر، تعداد زیادی موسسهی آموزشی خاص صنعت وجود دارند که توسط انجمنها یا دیگر موسسات (مدارس فنی و حرفهای و دانشگاهها) حمایت میشوند.
تعداد موسسات آموزشی کاملا خصوصی کم است. موسسات آموزشی علاوه بر دورههای آموزشی تخصصی کوتاه مدت، دورههای تمام وقت، نیمه وقت و دورههای ضمن کار را نیز برای ارائهی گواهینامهی چاپ یا صحافی، که مدرکی در زمینهی فناوری چاپ یا به عنوان متخصص رسانه است، برگزار میکنند. تا آنجا که به دورههای کوتاهمدت موضوعی مربوط میشود، طی چند سال گذشته با سیر نزولی قابل توجهی مواجه بودهایم.
تنها توضیح برای این مساله، کاهش قیمتها و کاهش تمایل شرکتها به سرمایهگذاری روی اقدامات تامینکنندهی کیفیت است. اما آنچه فراموش شده این است که تنها پرسنل واجد شرایط هستند که میتوانند کارایی داشته باشند و در پستهایی مشغول شوند که استفادهی کامل را از مزایای رقابتی ماشینآلات مدرن ببرند.
دورههای مخصوص متخصص ارشد چاپ متقاضیان بیشتری دارد هر چند که تعداد موسساتی که این نوع آموزش را ارائه میدهند بالاست و سطوح آنها تفاوت زیادی با یکدیگر دارد. بسیاری از تازه واردان در صنعت چاپ با پیشینهی آموزشی متفاوت (برای مثال از بخش رسانههای الکترونیکی یا روابط عمومی) در این موسسات میتوانند آموزشهای مناسبی را برای شغلهای مدیریتی آینده پیدا کنند.
به عقیدهی من، جوانان بیشتر دورههایی را انتخاب میکنند که هدف آنها ارائهی مدرکی در رسانه است نه دورههای فنی. البته ارائهی نظر دربارهی کل دنیا دشوار است. تقریبا در تمامی کشورها، یک مرکز آموزشی برای چاپ وجود دارد.
بی تردید، با توجه به اینکه صنعت چاپ در بسیاری از کشورها هنوز در مراحل اولیهی توسعه است، یک نیاز جهانی احساس میشود. در مجموع، میتوان گفت به آموزشهای بیشتری برای فروش / بازاریابی، مدیریت و فناوری نیاز است. اگر چه جوانان شدیدا به رسانههای جدید و پیش از چاپ علاقمند هستند، اما فرصتهای موجود در بازار کار چندان زیاد نیستند.
به عقیدهی من دانشی که در مدارس فنی و حرفهای تدریس میشود در بسیاری از موارد برای یادگیری روند روزمره در شرکتهای چاپ کافی نیست. متاسفانه کارآموزان اغلب در شرکت آموزشی بیشتر از مدرسه میآموزند. این مساله دلایل مختلفی دارد. از یک سو، تعداد پرسنل تازهوارد جوان و با تجربه در دانشگاهها و مراکز تخصصی کم است.
در بسیاری از کشورها، تدریس از نظر مالی به اندازهی مشاغل دیگر این صنعت جذابیت ندارد. به علاوه، پیشنهادات مناسبی برای آموزش بیشتر معلمین متخصص وجود ندارد. به همین دلیل است که شرکت PrintPromotion از ابتدای دههی 1990 یک سری دورهی بینالمللی را به طور خاص برای معلمین متخصص سازماندهی کرده است.
تولیدکنندگان ماشینآلات و انجمنها نیز این ضرورت را دریافته و آموزشهای حرفهای پیشرفتهی مربوطه را ارائه میکنند.
مشکل بسیاری از مدارس، کمبود تجهیزات و ماشینآلات وابزارهای مدرن است. در نتیجه آموزش اغلب به سطح بسیار نظری محدود میشود. از سوی دیگر تجهیز مدارس با فناوری لازم در سرتاسر جهان و به صورت رایگان، وظیفهی تولیدکنندگان نیست.
در اصل این کار باید توسط خود شرکتهای چاپ انجام شود. هر کسی که فقط انتظار اشته باشد که پرسنل آموزش دیده را در بازار کار پیدا کند بدون آنکه روی آموزشهای اولیه و پیشرفته سرمایهگذاری کند، وضعیت وخیم آموزش را بدتر میکند. در آلمان، بسیاری از کارآفرینان فکر میکنند که آموزش عملی، وظیفهی مدارس است. در حالی که این وظیفهی خود شرکتهاست، چرا که یک سیستم دوگانه وجود دارد."
برای بهبود شرایط آموزش روشهای مختلفی وجود دارد. در برخی کشورها موسسات آموزشی برای شاخههای خاصی از صنعت تا حدی سرمایهی خود را با کمک شرکتها تامین میکنند (برای مثال برزیل و افریقای جنوبی).
در آلمان، سیستمهای آموزشی مشترک توسط شرکتها و موسسات آزاد آموزشی ایجاد شدهاند. جوانان طی آموزش عملی در موسسات آموزشی در سطح صنعت و نیز در دیگر کشورها، تحت آموزشهای عملی وسیعتری قرار میگیرند.
موسسات آموزشی خصوصی باید با استفاده از شهریههایی که دریافت میکنند، هزینهی ماشینآلات را تامین کنند. لیکن با توجه به تقاضای فعلی برای آموزش، این امر امکانپذیر نیست. در کشورهایی که تمامی آموزشها در مدارس انجام میشوند، بدیهی است آموزش نظری بیشتر از اموزش عملی است."
در دانشگاهها نیز آموزش نظری بیشتر از آموزش عملی است. در مورد آموزش دانشگاهی این مساله اشکالی ندارد، چرا که دانش و تجربیات خاصی به عنوان پیشنیاز مطرح هستند و بیشتر، کارکنان تازهوارد را آموزش میدهند که دارای دانش مهندسی برای ادارات توسعه در شرکتهای تولیدی هستند، در حالی که مدارس تخصصی (مانند دانشگاههای علوم کاربردی) عملگراتر هستند.
تجهیزات موجود در دانشگاهها متفاوت هستند و به پروژههای( تحقیقاتی ) دیگری که در دانشگاهها انجام میشوند نیز بستگی دارند. همکاری مستحکمتر بین صنعت و دانشگاهها میتواند این شرایط را بهبود بخشد."
بریتانیا
دانشگاه ارتباطات لندن قصد دارد وجههی صنعت چاپ را تغییر دهد.
به گفتهی "سارا پاندیت" از دانشگاه ارتباطات لندن: "تقاضا برای آموزش سبک تولید مبتنی بر چاپ، طی سالهای اخیر سیر نزولی داشته است و این مساله تقاضا در دیگر حوزههای مرتبط مانند نشر و هنرهای گرافیکی را نیز تشدید کرده است.
امروزه چاپ به شکلی فزاینده به عنوان نوعی رسانه تلقی میشود که برای مصرف خاصی در جعبهی ابزار سایر رسانهها مناسب است و متخصصان خلاق میتوانند از آن رسانه نیز استفاده کنند."
دانشگاه هنرهای لندن (UAL) بزرگترین ارائه دهندهی آموزشهای مبتنی بر چاپ در بریتانیاست.
اگر چه ما دورههای «آموزشی» سنتی را نیز برگزار میکنیم، اما هدف اصلی ما ارائهی یک برنامهی آموزشی گسترده و در عین حال دقیق در زمینهی تولید و مدیریت کالاها و خدمات چاپ است.
در مجموع، اگر چه تقاضا برای آموزش مرتبط با چاپ رو به افزایش است، یعنی، آموزش، این فرایند را شبیهسازی نمیکند بلکه دانش عملی دست اولی را از این فرایند در اختیار فراگیران قرار میدهد، تقاضا برای برنامهی درستی که منحصرا با چاپ مرتبط باشد رو به کاهش است."
اگر تفاوت بین آموزش شرکتی و آموزش کلاسی را بیش از حد ساده نشان دهیم، غیر واقعبینانه عمل کردهایم. مهمترین تفاوت میان آنها، به اعطای مجوز مربوط میشود و شرکتها به ندرت میتوانند مجوزی را بعد از آموزش اعطا کنند، به خصوص اگر همکاری در عرصهی آموزش نداشته باشند.
آموزش شرکتی میتواند بسیار خوب باشد و اغلب میتواند در زمینههای خاص به افراد آموزش دهد. لیکن UAL برنامههای آموزشی را برگزار میکند، اما «آموزش» نمیدهد.
ما فارغالتحصیلانی را تربیت میکنیم که بتوانند در برابر شرایط پیشبینی نشده واکنش نشان دهند و ارتباط بین دانش فعلی و دانش جدیدی را که باید کسب کنند درک نمایند."
آینده برای فارغالتحصیلانی که به تحصیلات ادامه میدهند روشن است. آنها در سطح مدیریت میانی وارد صنعت میشوند و حتی وارد صنایع دیگر میشوند، چرا که نشان میدهند به واسطهی داشتن مدرک کارشناسی مدیریت رسانههای چاپ، از دانش و توانایی مدیریت در بخشهای تولید و خدمات برخوردارند."
صنعت چاپ از نظر وجهه با مشکل مواجه است. این صنعت، به عنوان صنعتی شناخته شده که فاقد خلاقیت و پویایی است. در حالی که شرایط واقعی این گونه نیست و برای همین صنعت چاپ برای کسی که دانشی دربارهی آن ندارد فاقد جذابیت است.
ساختار اجتماعی اکثریت کشورهای توسعه یافته با بالا رفتن سن نیروی کار در حال تغییر است، و این بدین معناست که تعداد جوانان به نسبت تقاضا کمتر است. بنابراین ضروری است دستاندرکاران آموزش، متصدیان دولت و کارفرمایان، فرصتهایی را برای توسعهی دانش و مهارتهای جوانان و نیز کارگران مسنتری که در حال حاضر در داخل و خارج صنعت فعالیت میکنند فراهم نمایند. این مساله به بریتانیا محدود نمیشود.
ما با متخصصان اموزش، شرکتهای چاپ و تولیدکنندگان در سرتاسر جهان مصاحبه کردیم و همگی با مشکلات مشابهی روبرو بودند."
تقاضا برای آموزش چاپ در هند بالاست
"آشا پال" از موسسهی فناوری مانیپال میگوید: "هند یکی از سریعترین اقتصادهای جهان را از نظر رشد دارد. این شکوفایی اقتصادی به نفع تعدادی از بخشها بوده که یکی از آنها صنعت چاپ است.
افزایش بازاریابی، مجلات و بسیاری از محصولات چاپی دیگر که عامل آنها، رشد اقتصادی است، به نفع صنعت چاپ بوده است. بازار چاپ در هند با سرعت در حال گسترش است و ارزش آن در سال 2012 ، 1/25 میلیارد دلار برآورد شده است."
اگر چه صنعت ما همگام با شکوفایی صنعتی و فناورانهی فعلی گام برداشته است، اما هنوز هم برخی فراگیران مشتاق از فرصتهای فراوانی که پیشرویشان است آگاهی ندارند.
تنها فراگیرانی که از این فرصتها آگاهند آنهایی هستند که در زمینهی چاپ آشنایی دارند. همچنین این باور عمومی وجود دارد که کلمه ی «چاپ» تنها با روزنامهها، مجلات و کارتهای پستال سر و کار دارد. برای مقابله با این مشکل، نام این بخش «مهندسی چاپ و رسانهها» نامیده شده که نام خوبی است."
تقاضا به تدریج افزایش مییابد، چرا که تعداد دانشآموزانی که تصویر واقعی را میشناسند بیشتر میشود. زمانی که شرکتها به کارمندان خود آموزش میدهند، طرحهای خاصی هم برای صنعت و هم برای کارمندان دارند. به همین دلیل آموزش، برای تک تک کارمندان، منحصر به فرد میشود.
برای مثال، اگر شرکتی، یک دستگاه جدید بخرد یا یک سیستم جدید (مانند ISO) را اجرا کند، شرکت افراد مناسب را انتخاب میکند که پتاسیل خود را نشان دادهاند، و سپس آنها را طبق نیاز آموزش میدهد.
اما در موسسات آموزشی، که فراگیران را برای کل صنعت به طور کلی آماده میکنند، چنین نیست. در موسسات، برنامهی درسی برای آموزش فراگیران برای صنعت به طور کلی طراحی میشود، و دانش پایه که توسط صنعت مورد نیاز است به آنها ارائه میشود."
تنها هشت موسسه وجود دارند که این دورهها را برگزار میکنند. خروجی این هشت موسسه کمتر از 500 نفر است. تعداد این موسسات به این دلیل فقط هشت مورد است که فقدان زیرساخت از نظر مدرسان و تجهیزات مناسب، وجود دارد. بخش چاپ، نیازمند آزمایشگاههای مناسب است.
تجهیز این نیازهای اولیه برای هر بخش به تنهایی، کار بسیار دشواری است. دلیل دیگر، دور بودن صنعت چاپ از موسسات آموزشی برای قرارگیری موسسه در معرض این صنعت میباشد.
مهمترین مسالهی پیش روی صنایع که به موسسهی ما نیز نفوذ کرده است، در دسترس نبودن فراگیران برای استخدام است. دلیل این مساله این است که خروجی موسسهی ما فقط 33 نفر است و صنایعی که دیر به ما مراجعه کنند نمیتوانند فارغالتحصیلی را استخدام کنند. ما این مساله را در نظر گرفتهایم و افزایش ورودی موسسه یکی از اهدافی است که در دستور کار ما قرار گرفته است.